English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (462 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
symbolic i/o assignment U نامی برای مشخص کردن یک واحد ورودی خروجی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
queue U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queues U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
cpu U واحد محاسبه و منط ق و واحد ورودی / خروجی
input output unit U واحد ورودی- خروجی
central U واحد ورودی و خروجی
input/output module U واحد داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
I/O module U واحد داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
arm U 1-فراهم کردن وسیله یا ماشین یا تابع برای عمل یا ورودی ها 2-مشخص کردن خط وط وقفه فعال
input/output U فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
scratchpad U حافظه پنهان برای بافر کردن داده ارسالی بین پردازنده سریع و وسیله ورودی / خروجی کند.
graphics U استاندارد برای دستورات نرم افزاری و توابع شرح ورودی /خروجی گرافیکی برای تامین تابع یکسان روی هر نوع سخت افزار
cascade connection U خروجی یکی ورودی برای دیگری است
unit U که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود
input/output U سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی
units U که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود
role indicator U نشانهای برای بیان ورودی شاخص دریک موضوع مشخص
microprocessor U قط عات واحد پردازش مرکزی روی یک قطعه مجتمع مجزا که در صورت ترکیب با حافظه و قط عات ورودی /خروجی یک ریزکامپیوتر می سازد
microprocessors U قط عات واحد پردازش مرکزی روی یک قطعه مجتمع مجزا که در صورت ترکیب با حافظه و قط عات ورودی /خروجی یک ریزکامپیوتر می سازد
input/output U استفاده از برچسب برای مراجعه به وسیله ورودی /خروجی خاص
i/o U که برای ورودی و خروجی داده به پردازنده قابل استفاده است
operator U وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند
input/output U فضای ذخیره سازی موقت برای داده که ورودی یا خروجی باشد
operators U وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند
input output processor U پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
input/output U مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی /خروجی برای وسیله دیگر است
adc U وسیله مبدل ورودی آنالوگ به خروجی دیجیتال که قابل فهم برای کامپیوتر باشد
input/output U سیگنال قضعه از رسانه جانبی یا برای بیان اینکه نیاز به یک عمل ورودی یا خروجی است
devices U کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری
i/o U محل حافظه که توسط پورت ورودی / خروجی برای انتقال داده با CPU استفاده میشود
device U کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری
sample U مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sampled U مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
analogues U ی که سیگنال ورودی آنالوگ را به حالت خروجی دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
input/output U پردازندهای که ارسال ورودی /خروجی را برای CPU انجام میدهد شامل DMA و امکانات تصحیح خطا
analogue U ی که سیگنال ورودی آنالوگ را به حالت خروجی دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
JK flip flop U نوعی flipe=flop با دو ورودی k,g و دو خروجی مخالف که بستگی به ورودی دارند
gates U دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
gate U دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
redirect U حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirects U حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirecting U حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirected U حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
i/o U پردازندهای که پردازش کمی را انجام میدهد چرا که زمان آن برای خواندن یا نوشتن داده از پورت ورودی / خروجی صرف میشود
tabling U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabled U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tables U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
control total U جمع فیلدهای عددی برای بررسی صحت ورودی پردازش داده یا داده خروجی
icos U System OutputControl/Input مجموعه استانداردی از روالهای ورودی و خروخی که برای راه اندازی و کنترل فرایندورودی و خروجی طراحی شده است
propagation delay U 1-زمان لازم برای فاهر شدن خروجی در دروازه منط قی پس از اعمال ورودی . 2-زمانی که بیت داده روی شبکه از مبدا به مقصد می رود
CUG U ورودی محدود به پایگاه داده ها یا سیستم صفحه آگاهی درباره موضوع خاص برای کاربران مشخص و شناخته شده معمولاگ به وسیله کلمه رمز
non equivalence function U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است
NEQ U تابع منط قی که خروجی آن درست است اگر ورودی ها مثل هم نباشند و گرنه خروجی نادرست است
equivalence U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
inequivalence U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
analog U صفحه نمایش که از یک سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای نمایش استفاده میکند به طوری که میتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
adder U مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adders U مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adders U مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adder U مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
personal U متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
analog U مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند
rulers U میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود
ruler U میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود
full U مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
fullest U مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
analogue U صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
analogues U صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
analogue U مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
analogues U مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
ikon U نشانه گرافیکی یا تصویری روی صفحه نمایش که در سیستم محاورهای به کار می رود برای تامین یک روش ساده برای مشخص کردن یک تابع
output unite U واحد خروجی
input output U ورودی خروجی
i/o U ورودی-خروجی
hash U تولید عدد یکتا مشتق شده از ورودی برای هر ورودی پایگاه داده ها
flip-flopping U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flops U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopped U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flop U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
hash U الگوریتم تولید کد hash برای ورودی و اطمینان از اینکه با سایر ورودی ها فرق دارد
drop down list box U لیستی از موضوعات برای هر ورودی که وقتی فاهر میشود که نشانه گر را بخش ورودی ببرد
serial input\output U ورودی و خروجی سری
input output control U کنترل ورودی- خروجی
cpu U باس ورودی / خروجی
i/o bound U محدود به ورودی خروجی
i/o channel U کانال ورودی و خروجی
input output relation U رابطه ورودی- خروجی
i/o port U مدخل ورودی و خروجی
input output system U سیستم ورودی- خروجی
input output procedure U رویه ورودی- خروجی
input output ports U مدخلهای ورودی- خروجی
input output order U ترتیب ورودی- خروجی
input output operation U عملکرد ورودی- خروجی
input output interface U میانگیر ورودی- خروجی
input output instructions U دستورات ورودی و خروجی
input output device U دستگاه ورودی و خروجی
parallel input output U ورودی و خروجی موازی
simultaneous input/output U ورودی و خروجی همزمان
i/o processor U پردازنده ورودی و خروجی
input output channel U کانال ورودی- خروجی
input output bus U گذرگاه ورودی- خروجی
microcontroller U پورت ورودی /خروجی
input output symbol U علامت ورودی- خروجی
full U مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
fullest U مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
input block U واحد ورودی
input unit U واحد ورودی
architecture U حافظه و وسایل ورودی / خروجی
memory mapped i/o U ورودی- خروجی نگاشت حافظه
basic input output system U سیستم ورودی و خروجی پایه
input output bandwidth U پهنای باند ورودی- خروجی
input output redirection U تعیین مسیر ورودی- خروجی
interface U که شامل : کانال ورودی /خروجی
input output control system U سیستم کنترل ورودی-خروجی
input output controller U کنترل کننده ورودی- خروجی
iocs U سیستم کنترل ورودی- خروجی
interfaces U که شامل : کانال ورودی /خروجی
EXOR U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
alternatives U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
differences U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
difference U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
exjunction U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
alternative U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
tabs U کلید کنترلی که ستونهای خروجی را مشخص میکند
tab U کلید کنترلی که ستونهای خروجی را مشخص میکند
B register U 1-ثبات آدرس که به آدرس مرجع اضافه شده که محل مورد نظر را مشخص میکند 2-ثباتی که برای گسترده تر کردن اکومولاتور برای ضرب و تقسیم به کار می رود
input control unit U واحد بازرسی ورودی
exclusive U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
real mode U حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
bios U سیستم اساسی ورودی و خروجی بایوس
input output programming system U سیستم برنامه سازی ورودی- خروجی
combo box U ورودی- خروجی متفاوت را نمایش میدهد
programmed i/o U ورودی- خروجی برنامه ریزی شده
microsoft U ورودی کاربر و خروجی را نمایش میدهد
remotest U وسیله ورودی- خروجی خارج از کامپیوتر
remoter U وسیله ورودی- خروجی خارج از کامپیوتر
remote U وسیله ورودی- خروجی خارج از کامپیوتر
amplification U نرخ قدرت سیگنال خروجی به ورودی
I/O file U داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
input/output file U داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
Glasgow School U [نامی برای معماری ها و طراحی های همزمان در گلاسکو]
symbolic U نامی که برای برچسب متغیر یا محلی به کار رود
symbolically U نامی که برای برچسب متغیر یا محلی به کار رود
fields U مجموعه حروف برای مشخص کردن یک فیلد یا محل آن
labeling U یی که برای مشخص کردن متغیر یا داده به کار می رود
field U مجموعه حروف برای مشخص کردن یک فیلد یا محل آن
label U یی که برای مشخص کردن متغیر یا داده به کار می رود
labels U یی که برای مشخص کردن متغیر یا داده به کار می رود
labelled U یی که برای مشخص کردن متغیر یا داده به کار می رود
beaufort scale U سیستم اعداد برای مشخص کردن شدت باد
dispatching priority U شماره کارها برای مشخص کردن تقدم انها
fielded U مجموعه حروف برای مشخص کردن یک فیلد یا محل آن
register U ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
registers U ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
input/output instruction U دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
paralleling U داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
tidal prism U اب ورودی و خروجی جذر ومد یا کشند دریایی
parallelling U داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallelled U داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallels U داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
I/O instruction U دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
paralleled U داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallel U داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
I/O statement U دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
I/O device U دستگاه داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
registering U ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
I [O] request [IORQ] U درخواست داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
input [output] request U درخواست داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
inhibits U ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند
input/output device U دستگاه داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
input/output statement U دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
input/output U داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
operation U عمل منط قی که از دو ورودی یک خروجی تولید میکند
inhibit U ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند
half U جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
gigo U اگر اطلاعات ورودی بد باشد خروجی هم بد خواهد بود
compounded U مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
analog U دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
compound U مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
interface U پورت ورودی /خروجی موازی و واسط DMA است
nonlinear U مدار الکترونیکی که خروجی آن نسبت به ورودی خط ی تغییر نمیکند
i/o U انتقال داده به پورت ورودی / خروجی و نه آدرس طبیعی آن
analogues U دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
interfaces U پورت ورودی /خروجی موازی و واسط DMA است
analogue U دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
and U پردازش چند سیگنال ورودی که خروجی آن عمل "و" آنهاست
compounds U مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
claim frame U فریم مخصوص برای مشخص کردن ایستگاه آغاز کننده شبکه
mux U مداری که تعدادی ورودی را به تعداد کمتری خروجی ترکیب میکند
image [دو جدول تصویر که وسایل و فرآیندهای ورودی و خروجی را کنترل میکند.]
gates U زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
gate U زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
images U دو جدول تصویر که وسایل و فرآیندهای ورودی و خروجی را کنترل میکند
joystick U با حرکت دادن دسته ایستاده در پورت ورودی /خروجی کامپیوتر
joysticks U با حرکت دادن دسته ایستاده در پورت ورودی /خروجی کامپیوتر
processes U ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
multiplexor U مداری که تعددی ورودی را به تعداد کمتری خروجی ترکیب میکند
process U ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1strong
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com